بیمارستانهای افتتاح شده بدون تجهیزات، خالی از بیمار، پزشک و پرستار!
[ad_1]
سالمخبر: روزنامه هممیهن در گزارشی از وضعیت بیمارستانها در کشور، نوشت: محوطه اطراف بیمارستانهای دولتی تهران و کلانشهرهای کشور، پُر از خانوادههای منتظر است؛ انتظار برای خالیشدن تخت و تمام شدن روند درمان. جمعیت قابلتوجهی از آنها را میتوان اطراف بیمارستان امام خمینی تهران دید.آنها صدها کیلومتر راه را طی میکنند تا به پزشک برسند، به یک مرکز درمانی مجهز با تجهیزات پیشرفته.
روبان قرمز افتتاح مراکز درمانی کوچک و بزرگ، یکی پس از دیگری در شهرهای مختلف بریده میشود تا وعده مسئولان برای افزایش سرانه تختهای درمانی در کشور و افزایش دسترسی بیماران در مناطق محروم به این خدمات را محقق کند، غافل از اینکه بسیاری از این بیمارستانها بهدلیل نبودِ تجهیزات پزشکی و کادر درمان، بیاستفاده ماندهاند.
با اضافهشدن هزاران تخت بیمارستانی و افتتاح پیدرپی بیمارستانها و مراکز درمانی ازسوی وزرای بهداشت در دولت فعلی و قبلی، باید تاکنون تمام کمبودها برطرف میشد. گفته میشود از سال 92 تا 99 نزدیک به 40 هزار تخت بیمارستانی در کشور افتتاح شده و دولت سیزدهم هم 16هزار تخت دیگر به این ظرفیت نظام سلامت کشور اضافه کرده، اما همچنان سهم مردم از تختهای بیمارستان هنوز به عدد 2 بهازای هر هزار نفر هم نرسیده، درحالیکه در سایر کشورها سهم مردم از تختها 8 بهازای هر هزار نفر است. بیماران از شهرستانهای مختلف به تهران میآیند و سر از کلانشهرهای کشور درمیآورند، چون نمیتوانند خدمات مورد نیازشان را نه تنها در مراکز تازه احداث که حتی در مراکز قدیمی هم دریافت کنند و چارهای جز سفرهای مشقتبار برای درمان ندارند.
50 هزار تخت فرسوده
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سال 79 آمار تختهای بیمارستانی در ایران بهازای هر هزار نفر 1/5بود و در سال 86 به 1/7 رسید. اما در دو سال بعد این عدد کاهش پیدا کرد و به 1/3 رسید. در سال 89 آمارها به 1/7تخت بهازای هر هزار نفر افزایش یافت، اما از سال ۹۲ بار دیگر به عدد 1/5 سقوط کرد؛ وضعیتی که نشان میدهد ایران طی یکدهه از نظر سرانه تخت بیمارستانی هیچ پیشرفتی نداشته است. با گذشت یکدهه دیگر، حالا تعداد تختهای بیمارستانی در کشور به 160 هزار رسیده، یعنی بهازای هر هزار نفر 1/8 تخت در کشور وجود دارد، این آمار نشان میدهد که در 10 سال سرانه تخت به جمعیت، تنها 0/3 افزایش یافته است.
بیمارستانهای جدید و تازهافتتاحشده بهدلایلی مثل کمبود تجهیزات پزشکی و نبود پزشک متخصص، نمیتوانند با تمام ظرفیت خدمات مورد نیاز بیماران را ارائه دهند. ازسویدیگر بیمارستانهای قدیمی هم بهدلیل فرسودگی تختهای بیمارستانی و تجهیزاتشان، با کاهش خدمترسانی واجه شدهاند. بررسیها نشان میدهد همین حالا هم بیش از 50 هزار تخت بیمارستانی فرسوده در کشور وجود دارد. هرچند کوروش شمیمی، رئیس هیئتمدیره انجمن بیمارستانهای خصوصی کشور آمار تختهای فرسوده را بیشازاین عدد و حدود 50 درصد عنوان کرده است.
با وجود افزایش تختهای بیمارستانی در بخش دولتی اما دریافت خدمات در این مراکز جدید بهدلیل شلوغی بیش از حد بیماران و کمبود و حتی نبود پزشک، فرآیندی خستهکننده و طولانی شده است. هرچند برخی بیماران ترجیح میدهند این خدمات را از بخش خصوصی دریافت کنند. آمارها نشان میدهد که 20 درصد بیماران در بخش خصوصی پذیرش میشوند و 80 درصد خدمات سرپایی هم در همین بخش ارائه میشود، اما گرانی هزینهها پاشنهآشیل مراجعه بسیاری از بیماران بهویژه بیماران نیازمند به بخش خصوصی است؛ همانهایی که یا قید ادامه درمان را میزنند یا رنج بیماریشان در انتظارهای طولانی دریافت نوبت از مراکز درمانی بخش دولتی چندین برابر است.
نبود پزشک و پرستار در مراکز درمانی تازهاحداثشده را علی جعفریان، رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران هم تایید میکند. او گفته بود: «همین حالا بررسی کنید و ببینید بیمارستانهایی که طی 2 سال گذشته افتتاح شدهاند، چقدر فعالند. باید بررسی شود که بخشهای غیرفعال در چه وضعیتی قرار دارند. برای اولینبار در تاریخ، دانشگاه علوم پزشکی تهران آگهی داد که هر پرستاری مراجعه کند، بهصورت مستقیم استخدام خواهد شد، اما حتی نتیجه آن هم استخدام بسیار ناچیز پرستاران بود. هماکنون در یکی از کلانبیمارستانهای افتتاح شده در تهران بخشی وجود دارد که رزیدنت و اتند دارد، اما پرستار ندارد و بخش تعطیل شده. اتاق عمل داریم و کادر پزشکی هم هست اما پرستار وجود ندارد، وضعیتی که در بسیاری از بیمارستانهای کور برقرار است و ارائه خدمات امکانپذیر نیست.»
فقط افتتاح و مراسم
در برابر چنین شرایطی که بیماران با وجود افتتاح بیمارستانها، سطح دسترسی به خدمات درمانی برایشان افزایش نیافته و آیا این وضعیت را نباید تنها یک نمایش تبلیغاتی از سوی دولتها و متولیان نظام سلامت تصور کرد؟ محمدرضا واعظ مهدوی، نظریهپرداز اقتصاد سلامت پاسخ میدهد و به نکات جالبی اشاره میکند. او در توضیح این پرسش که آیا مراکز درمانی تازهافتتاحشده، اکنون کارایی لازم را ندارند و چه دلیلی برای افتتاح آنهاست؟ میگوید: «بهطورکلی ما یک سوءبرداشت و سوءتفاهمی در سیاستگذاری و حکمرانی کشور داریم، یعنی کوچکسازی دولت که بهعنوان یک راهبرد مطرح شده و بهصورت مرتب تکرار میشود. سوال اینجاست که با کوچکسازی دولت، بیمارستانهای جدید و مراکز بهداشتی و درمانی و حتی مدارس که مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، چطور میتوانند منجر به رفع نیازهای مردم شوند. اگر قرار است تعداد پرسنل دولت کاهش پیدا کند، بیمارستانهای جدید در مناطق فاقد خدمت در چه وضعیتی قرار میگیرند؟»
او با بیان اینکه تمام این مراکز نیازمند تامین نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی است، ادامه میدهد: «کوچکسازی دولت در برنامه هفتم هم تکرار شده و بهنوعی بیمسئولیتی است و در بطن آن منجر به بیتفاوتی بخش دولتی برای ارائه خدمت در بخشهای مختلف ازجمله بهداشت و درمان خواهد شد. همه دولتهای مدرن در دنیا در حوزه اجتماعی مسئولیت دارند، خدمات ارائه میدهند و در برابر مردم پاسخگو هستند. قطعاً نتیجه چنین فرآیندی ساخت بیمارستان و فعالنشدن بخشهای آن بهدلیل کمبود و نبود نیروی انسانی است چون مجوزهای استخدامی صادر نمیشود.»
واعظمهدوی در پاسخ به این سوال که نام سلامت ما تا چه میزان نیازمند احداث این بیمارستانهاست، میگوید: «مردم در بیماری، به درمان نیاز دارند. جامعه ما در مسیر پیری قرار دارد و امید به زندگی هم در حال افزایش است. سالمندان قطعاً نیازمند ارائه خدمات هستند و باید این مراکز درمانی افزایش پیدا کنند. در کشورهای اسکاندیناوی و اروپایی، نسبت تخت بیمارستانی 8، بهازای هر هزار نفر جمعیت است و ما هنوز نتوانستهایم از عدد 1/5 عبور کنیم. در برخی مناطق کشور 3/0 تخت بیمارستانی وجود دارد و این کاملاً طبیعی است که بیماران در این مناطق در مواجهه با بیماریهای ساده و نهچندان پیشرفته هم به خدمات دسترسی ندارند، درحالیکه براساس نگاه انسانی و طبق قانون اساسی، دولتها موظف به احداث مراکز درمانی و ارائه خدمات هستند.»
او در پاسخ به این سوال که با وجود چنین ضرورتهایی اما در نبود بودجه و تامین نشدن تجهیزات و نیروی انسانی، همین مراکز تازهافتتاحشده، تبدیل به بخشهای متروکه و بدون فعالیت میشود، عنوان میکند: «چرا باید در چنین وضعیتی قرار بگیریم؟ هیچ دولتی در هیچ نقطه دنیا، پول ندارد و هیچ رئیسجمهوری، هزینه خدمات بهداشتی و درمانی را از جیب خود پرداخت نمیکند. مالیاتها تامینکننده چنین هزینههایی هستند و باید طبق قانون از افراد پردرآمد گرفته و خرج خدمات اجتماعی شود. نسبت شیب مالیات به تولید ناخالص داخلی، در اغلب کشورهای اروپایی 22 تا 26 درصد، اما در ایران حدود 6 درصد است. طبیعی است که اگر بخواهیم مسئله کمبودهای مالی جبران شود، باید فرارهای مالیاتی رفع شود تا دولت، بودجه لازم را برای ارائه خدمت در اختیار داشته باشد.»
بیمارستانهای ضعیف
نهفقط بیمارستانهای تازهافتتاحشده که نفس بیمارستانهای قدیمی حتی در کلانشهری مثل تهران هم بهشماره افتاده است. سیاری از این مراکز درمانی با فرسودگی تجهیزا و زیرساختهایشان مواجه شدهاند و توانایی بهروزرسانی تجهیزاتشان بهشدت کاهش پیدا کرده؛ اتفاقی که روند درمانی و زمان خدمت به بیماران را پیچیده و به پروسهای طولانی تبدیل کرده است. همچنین براساس گزارشی که سازمان بهداشت جهانی درباره ایران منتشر کرده، بیش از ۶۰درصد تجهیزات پزشکی بهدلیل نبود یک سیستم نگهداری و تعمیرات بهینه و اصولی یا بهدلیل نبود امکان تامین قطعات یدکی و انتقال تکنولوژی متأثر از تحریمها در کشور قابل استفاده نیستند.
انتظار برای خروج از مناطق محروم
معضل فعالیتهای نصف و نیمه در بیمارستانهای جدید و قدیم، اما فقط محدود به تخت و تجهیزات بیمارستانی نیست و کمبود پزشک در این مراکز درمانی هم پاشنهآشیل ارائه خدمات به بیماران شده است. این درحالیاست که کارشناسان از کمبود شدید نیروهای تخصصی و فوقتخصصی طی ۵ سال آینده هشدار میدهند. جز نبود تمایل به خدمت در مناطق محروم و کمتربرخوردار، مهاجرتها و خروج پزشکان از حرفه اصلیشان هم به معضل جدی برای نظام سلامت بدل شده، بهگونهایکه با فرض قبول آمار رسمی، سرانه پزشک در ایران ۱۱ پزشک بهازای هر ۱۰ هزار نفر و در دنیا ۳۰ پزشک بهازای هر ۱۰ هزار نفر است.
تناسب پزشک و بیمارستان
رضا لاریپور، معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی هم درباره کمبود پزشک در مراکز درمانی تازهافتتاحشده در مناطق مختلف کشور به هممیهن توضیح میدهد. به گفته او، نیروی طرحی دو سال در منطقه حضور دارد، اما بدیهی است که برای ماندگاری یک پزشک در منطقه و ارتباط بیشتر مردم با ارائهدهنده خدمات بهداشتی و درمانی، استخدام و جذب نیروی بومی، منجر به تداوم فعالیت بیمارستانها و استمرار خدمت خواهد شد. ابته گاهی اوات ردیف استخدامی دیده میشود، اما کسی تمایلی به استخدام ندارد و این موضوع مهمتری است. بنابراین باید تامین منابع، امکانات تشویقی و تسهیلشده این مشکل هم برطرف شود.
معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی در پاسخ به این سوال که آیا چشمانداز تربیت این میزان پزشک در کشور برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز بیمارستانهای افتتاحشده و در دست ساخت مناسب است یا خیر؟ میگوید: «ما معتقدیم که تعداد پزشک نسبت به جمعیت کم نیست و بهطور متوسط بین 11 تا 15 پزشک بهازای هر 10 هزار جمعیت داریم که بهنظر من عدد قابلقبولی است. اما اگر تعداد پزشکان بیشتر شود و پرستار، ماما و بهیار در اختیار نداشته باشیم، فایدهای نخواهد داشت. اگر نیروها را نگه داریم دراینباره مشکلی نخواهیم داشت.»/هم میهن
[ad_2]
Source link